بدون هیچ دلیل رف واینکه داشتیم برا عقد اماده میشیم 😭 وای خدا چه حسی داش پوشیدن چادر عروس 😢 وتا الان عطر نامزدم هس 😭 وای باور نمیشه همه حرفاش دروغ بود 😢 اصلا تقصیر من قبول کردم باش نامزدی کنم با اینکه میتونم بازم همینکارو با دختر خالش کرد سناسنانشو براعقد برد بعد گف نه دیگه نمیخام ادامه بدم ولی بهونش چون شاغل بود
وای خدا دارم میمرم چقد ساده بودم😭😭😭
باورم نمیشه بعد از ۴ ماه نامزدی همه چی بدون هیچ دلیل تموم بشه 😭😭😭
وجالب ایجاس که اخلاقش عوض سده بود بش گفتم اگه نمیخای ادامه بدی بگو بم گف این چه حرفیه که میزنی تو واقعن پچه ی 😭😭😭😭
حالا بهونش بابا مجبورم کرد وخودش اولین جلسه خواستگاری بم گف شمارتو بده جلسه اول نشون داد
خیلی ازم خوشش اومده
وهی اس میداد خواس جوابمو بدونه وراحت نشده تا جواب مثبت رو دادم🙄 وهی قربون صدقم میرف
بخدا ازش پرسیدم کسی مجبورت کرده گف نه من خودم اومدم وبم گف اگه عاشقت نیستم ودوست نداشتم نمیومدم خواستگاریت
والان بی بهونه رف
ای خدااااااا دارم میمرم