شوهرم اخلاقش خیلی خوبه اما یه امای بزرگ هست
گاهی با نامحرم هم اخلاقش خوبه
حس می کنم همش باید مراقبش باشم تا فکر نکنم شوهرم صاحب نداره و من میشم آدم بده اما گاهی اوقات به خودم میگم گور پدر هرچی که میخواد بشه کلا ندید بگیرم و زندگیم رو بکنم شما بودید چیکار می کردید من دو تا بچه دارم شوهرم چیزی کم نمی ذاره اما گاهی نمی دونه که روی خوشی که به مشتری نامحرمش نشون میده دل من رو میسوزونه
یکی از زن های متاهل که صاحب مغازه است و توی همسایگی مغازه شوهرم هست جلوی روی خودم با اسم کوچیک صداش کرد خیلی ناراحت شدم شوهرم می گه اینجا اگه با اسم کوچیک صدا نکنی فکر بد می کنن
خیلی این حرکات و رفتارها روی مخ منه شما بودید عکس العملتون چی می شد؟
من خیلی باهاش حرف زدم ولی تغییر رویه نداده
بهش می گم شیش تیغه نکن اما می کنه بدم میاد صورتشون مثل صورت زن بشه شوهرم قشنگه اینطوری بیشتر توی چشم زن هاست