20 سال به پای هم نشستن، توی شادی غم با هم بودن، همه چیز داشتن،قرار بود دیروز اسباب کشی کنن برن خونه جدید، یه خونه ای که یک میلیارد صرف ساختنش شده بود با تموم امکانات از استخر و سونا و جکوزی و آلاچیقو و باغ ...همه چیز داشتن به جز یه بچه ، خواهرم 6 بار باردار شده بود ولی همه ی بچه هاش پرواز کردند باچندبار میکرو ناموفق، علتش نساختن خون خودشو شوهرش بود...حالا پنج شنبه شوهرشم پرواز کرد رفت پیش بچه هاش و خواهرمو تنها گذاشت.....دارم می ترکممممم
<
>..