تا اینکه قسمت شد رفتم مشهد با شوهرم یه هفتع گذشت تو راه برگشت بودیم که شوهرم دید پیامامو و یک هفتع باهام سرسنگین شد با حرفایی که بهم زد خودم پشیمون شدم میدونستم کارم اشتباه بود و واقعنم پشیمون بودم و دیگم به اون پسر پیام ندادم ولی عذاب وجدانم دوتاس یکی اینکه ندونسته و نخاسته دل اون اقاوپسرو شکوندم دومیشم برا شوهرمه اون منو بخشید حتی به رومم نیورد ولی من یه حالیم از خودم بدم میاد