تو تاپیکای قبلم گفتم
بابای مذهبی نمای سختگیر که همش زن صیغه میکرد. ۱۲ سالگی فهمیدم و له شدم
۱۸ سالگی سال کنکورم متوجه خیانت مادرم شدم و مردم
الانم ۱۹ سالمه. چیزی که همیشه ازش میترسیدمو به مامانم هشدار میدادم پیش اومد
اون آدم غیرتی و روانی که از قضا پدرمه، متوجه خیانت مادرم شده...
نمیدونم خون راه میوفته..نمیدونم چی میشه...
نمیدونم امشب که بیاد خونه چی میشه فردا چی میشه
فقط اینو میدونم از شدت استرس و حال بد تو هر لحظه صدبار جون میدم
۷، ۸ ساله که دارم میمیرم
این آخری تیره خلاصه
دیشب میخواستم برم حموم جفت رگامو بزنم نتونستم. ب خاطر خواهر کوچیکم نتونستم
اینجا بهم میگفتن ازدواج کن برو راحت شو. خواهرمو چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بعد من چیکار کنه تنهایی؟؟؟
دعاکنید با هم بمیریم. دیگه بقیش مهم نیست
توروخدا اگه از ادمتون مطمئن نیستین ازدواج نکنین بچه دار نشین. لعنت به این دنیا به تفکر مردسالاری. به چیزهایی که به دروغ وارد این دین کردن
لعنت به من که تا حالا نتونستم خودمو بکشم
دعا کنید بمیریم