خونه مامانم اینام شهرستان میخوام برم قم خونه خودم ...بعد شوهرم گفت کی بریم قم؟ گفتم اخر شب گفتم فقط بعد از ظهر یه سری خرید دارم بریم انجام بدیم گفت باشه کجا؟ گفتم میخوام کفش بخرم و روسری بعدش هم بریم فروشگاه رفاه!
گفت جرا فروشگاه رفاه گفتم بریم بعدا بهت میگم گفت خب چرا گفتم میخوام یه سری وسیله خونه بخرم گفت مثلا چی گفتم مثلا فلان مواد غذایی گفت نه میریم فروشگاه جانبازان قم(یه فروشگاهه ک یکم ارزون تر مبده و همه اقلام غذاییش مارکای ایرانیه و خیلی از لوازمی ک من میخوام نداره بنظرم بنجوله!)
گفت نه من نمیام رفاع گرونه😐گفتم کجاش گرونه و ...گفت دهنتو ببند بسه!جلو مامانم اینا منم سرش داد زدم گفتم من حتی تو زندگیم حق اینو ندارم ک فروشگاهمو انتخاب کنم !اونم گفت خودت برو رفت گرفت خوابید
اخه این چ دردیه ک من دارم 😭همه زندگیم باید بااجازه این بشر باشه حتی اجازه ندارم از فروشگاهی ک دلم میخواد خرید کنم من از جانبازان بدم میاد😭