2737
2734
عنوان

شوهرم باب میلم نیست.رفتار های بچه گانه داره.چیکار کنم؟

| مشاهده متن کامل بحث + 3902 بازدید | 36 پست

استارتر عزیزم

حتما از مشاورای مشاور کو کمک بگیر رایگان مشاوره میدن ..

بعدشم بشو همون زنی که میخاد خوب لباس بشو همیشه ارایش کن براش برقص برا رقص هر دفعه لباس جدید بگیر 

تا بدونه یه زن برا اینکارا هم نیاز مالی داره بفهمه برا که بشی زن مورد نظرش باید خرج کنه  شاید اینطوری به فکر زندگی بیوفته

ممنون دوستان.منم تلاشمو میکنم

گاهی وقتا ، باید یه نقطه بذاری باز شروع کنی ، باز بخندی ، باز بجنگی ؛؛ باز بیفتی و محکمتر پاشی ، گاهی باید یه لبخند خوشگل به همه تلخیا بزنی و بگی ممنون که یادم دادین ، " به خودم تکیه کنم ... ‌"

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢

خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍

بیا اینم لینکش

ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
سایت (مشاور کو )یادت نره کمکت میکنن خیلی خوبه

باشه عزیزم ممنون

گاهی وقتا ، باید یه نقطه بذاری باز شروع کنی ، باز بخندی ، باز بجنگی ؛؛ باز بیفتی و محکمتر پاشی ، گاهی باید یه لبخند خوشگل به همه تلخیا بزنی و بگی ممنون که یادم دادین ، " به خودم تکیه کنم ... ‌"

[QUOTE=138410548]کسی ازش پول بخواد میره از دیگران قرض میکنه و بهش میده.طرف هم پول رو پس نمیده و کل قرض میمونه برای ما ...[/QUOTEواسه همینه که من میگم مرد باید چن سال از زنش بزرگتر باشه الان شما همسنی ولی عقل شما بیشتر کار میکنه 

نمیدونم چطور راهنمایتون کنم شما بیشتر بهش احترام بزار بیشتر تو جمع  بهش اهمیت بده حتما تغییر میکنه هم از نظر اجتماعی هم تو زندگی زنا شویتون به حرف تر میشه 

خدایا به امد تو  با وزن ۶۸ کیلو شروع کردم(۸تیرماه🙈وزن های که موفق شدم 💢وزن۶۷💢 وزن ۶۵🔶
با دوتا بچه کوچیک چجوری کار کنم

من وقتی با همسرم ازدواج کردم حق التدریس توی دانشگاه کار میکرد حقوق زیادی نداشت اونم وقتی بهش میدادن یکسال طول میکشید فقط یه پراید مدل 86 داشت اونم پدرش براش خریده بود خیلی آدم کم سر زبون بود ولی من خودم اقتصاد زندگیمونو به عهده گرفتم هر استخدامی که بود براش شرکت میکردم اوایل مقاومت میکرد و سر امتحان نمیرفت ولی وقتی دید من دست بردار نیستم بالاخره رفت سر امتحان و اولین آزمونی که رفت قبول شد و الان با حقوق عالی استخدام شده .....همون اوایل ازدواج بهش گفتم بیا خونه بخریم مستاجری برام سخت بود بخصوص که هر ماه باید مقدار بیشتری از حقوقمون بابت اجاره میرفت اما همسرم قبول نمیکرد من بهش گفتم طلاهامومیفروشم یه ماشین هم از زمان مجردی داشتم فروختم و با التماس راضیش کردم خونه خریدیم بلافاصله 4 ماه بعد از خرید خونه یهو قیمت خونه ها بالا رفت که اگه ما نمیخریدیم الان واقعا انقد پول نداشتیم خونه بخریم بعدش هم کم کم پول جمع کردم و یه ماشین صفر ثبت نام کردم ...من باردار بودم دو شیفت سر کار میرفتم یعنی وقتی بر میگشتم خونه پاهام مثل بادکنک ورم کرده بودن تازه همیشه حالت تهوع داشتم و حتی آب نمیتونستم بخورم شب که میرفتم خونه از ضعف و گرسنگی بهم سرم وصل میکردن و روزی شش ساعت زیر سرم بودم میخوام بگم به چه سختی کار کردم تا زندگیمون جلو بیفته تازه همسرم که رفت سر کار توی یه شهر دیگه بود من با بچه کوچیک هر روز صبح به سختی بچه رو میبردم خونه مادر شوهرم ظهر میرفتم دنبالش و شب باز برای اینکه تنها نباشم میرفتم خونه مامانم چقد روزهای سختی بود بچه م مریض بود تا صبح بیدار بودم همسرم نبود باز صبح با حالت خواب آلودگی باید میرفتم سر کار ....همسرم دانشجوی دکتری بود وقتی باهاش ازدواج کردم الان سالها میگذره هنوز مدرکشو نگرفته یعنی اصلا اهل این نیست که یه ذره به فکر اقتصاد باشه کلا مغذش برای اقتصاد درست نشده 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730