حسودی می کنن
جاریم همه ی اجزای صورتش مصنوعیه
بینی عمل شده لباشو ژل زده دندوناشم لمینت موهاشم همیشه دکلره داره وضع مالیشونم خوبه
حالا مادر شوهرم واسه عقدشون زنگ زده بود به فامیلاشون که کادو باید نفری فلان قدر بدین که من پیش خانواده ی عروس آبروم نره،به فامیلاشونم بر خورده بود و بعضیاشون نیومدن بعضیا هم اومدن ولی با دلخوری
حالا مادر شوهرم همش می گه اونا زنه پسرمو دیدن حسودیشون شده
یه درصد با خودش نمی گه رفتار خودش زشت بوده واسه همین فامیلاش دیگه مثل قبل باهاش رفتار نمی کنن
همشم می شینه واسه من از بدیای فامیلاش می گه