سلام با اقایی دوست بودم ۷ سال از اول بهم گفت بیا خونمون طبقه بالامون زندگی کن اپارتمان نیست اما شبیه اپارتمانه قدیمیه. پدرشون تنهان اما من از اول گفتم نمیام اونجا. این چند روز اخر تا اینکه بیاد همش رفت تو مخم که بیا اینجا منم گفتم پنجاه پنجاه هست من هیچ جواب مثبتی بهت ندادم. رفتم محلشونو دیدم خیلی خلوت و پرته حالا دییوووووونم کرده که پدرم تنهاس و تو چرا نمیای اینجا ب خدا گفتم حاضرم بیلم نزدیک خونه پدرت ولی ی محله ی کم بهتر ولی روانیم کرده. شما بگید این وسط حق با کیه اخه؟؟
اگر عشق در زندگی ات باشد...جای خالی خیلی چیزها برایت پُر میشود...اما اگر عشق نباشد...مهم نیست در زندگی ات چه چیزهایی داشته باشی...هرچه داشته باشی باز هم چیزی کم داری...
اگر عشق در زندگی ات باشد...جای خالی خیلی چیزها برایت پُر میشود...اما اگر عشق نباشد...مهم نیست در زندگی ات چه چیزهایی داشته باشی...هرچه داشته باشی باز هم چیزی کم داری...