کلا امروز زیاد سرم توی گوشی و اینا بود 🤐
بعدش ی کاری داشتم وایساده بودم یهویی حس کردم نفسم بالا نمیاد حس کردم ی چیزی کمرمو ادیت میکنه نمیدونم قفسه سینه ام سنگین شده بود چشمام درد میکرد یهویی همش اتفاق افتاد!
بعدش هیچی نگفتم رفتم پیش مامانم بشینم ک خوب بشم بعدش دیگه رفتم تو عالم خواب
نمیدونم چن دقیقه شد نمیدونم چی شد ولی خواب بودم هیچی نمیفهمیدم حس ی جوری بودم انگار روی زمین و هوا بودم یهویی صدا اومد تو گوشم صداهای اطرافمو شنیدم بعدش چشمام باز شد ! اصن مادرمو نمیشناختم😖 ی حس بدی بود انگار همه اطرافیان ناآشنا بودن بعد از دو سه ثانیه حالماومد سرجاش دیدم تو بغل مامانمم بابام آب میریزه تو صورتم ! مامانم چشماش سرخ بود معلوم بود گریه کرده
بعدش اصن ی جوری بود
بنظرتون از چیه؟