من از این کارها میکنم. اهل ولخرجی نیستم ها. اما گاهی چیزهایی میخرم که گرون هستن. برای جایزه دادن به خودم. وقتی شرایط سخت میشه و میخوام که دست از تلاش برندارم.
حالا هدفی برای خودم قرار دادم که سخته و واقعا انرژی و زمانش رو ندارم. تموم کردن درس هام و کتاب هام تو سه ماه آینده. اما اگر بتونم در نهایت میخوام این لعنتی خوشگل رو برای خودم بخرمش.
افرین عالیه
اره . اگه تا تولدم ۵ کیلو کم کنم( ۴ تیر) واس خودم گوشواره قراره بخرم🤪
ده کیلو کم کردم واس خودم کتاب خریدم
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
منم برا خودم کادومیخرم
هر چقدر هم کوچیک مهم نیست
موقع تولدم هم اولین کادویی ک می گیرم از طرف خودمه🥰🙃
اره منم جدیدا بخودم کادومیدم تازه توفکرم ک جلد کادوهم بگیرمش
این لعنتیه خوشگل ناموجوده نمیتونی بخری😂
وزن. تو دو ماه اخیر از 74 اومدم 70.اون هم با حذف صبحونه و تبدیل اون به چای تلخ و نون جو! دارم فکر میکنم من که شام هم نمیخورم. باید یه فکری هم واسه ناهارم بکنم. با این حساب فقط با مرگ میتونم به وزن ایده آلم یعنی 60 برسم
تاپیکتون قفل بود عزیزم
من فقط خواستم بگم که ذلم خیلیی به درد اومد برای رومینا و واقعا اون بچه سنی نداشته و مطمعنا براش یک عشق اتشین بوده و من اینو درک میکنم و یه ادم خشک مغزی هم نیستم که نتونم اینو درک کنم و حتی با پسری حرف زدم پس فکر نکنید قضاوت میکنم یا میخوام مغرورانه به ماجرا نگاه کنم .ولی فقط یه هدف داشتم از اون کامنت اینکه حرف شما متینه و رومینا واقعا سرنوشت ناراحت کننده ای داشت حتی فکر کردن به احساساتش و ماجرا هم درد داره ولی اینکه بگیم اسم این احساس دوست داشتنه باعث میشه نوجوون های زیادی تحت تاثیر قرار بگیرین فکرشو بکنبد سرنوشت چندین و چند دختر نوجوونی که درگیر روابط اینچنینی میشن و پدراشون به اندازه ب پدر رمینا وحشتناک عمل نخواهد کرد و اون دخترا به خودشون اجازه خواهند داد اسم احساسشونو عشق بزارن و از همه چیزشون بگذرن برای این عشق چه اتفاقی می افته؟!.میخوام بگم این ماجرایی که اتفاق افتاده ما باید در نظر بگیریم خیلی بازتاب داره و خیلی درگیر کرده احساسات نوجوان هارو و همه رو و یک نوجووان ممکنه بزنه به سیم اخر و وایسته تو روی والدینش و بگه فلانی رو میخوام تو هم اگر میخوای بیا منو بکش مثل پدر اون دختر و اینجوری پدر چاره ای جز تسلیم نداره و دختر ان زیادی ممکنه گول مردان بزرگی رو بخورن و له اسم عشق همه چیزشونو ببازن .من احساسات رومینای مرحوم درک میکنم ولی این خطرم میبینم که ممکنه اسم این کار عشق تلقی بشه و خودتونم میگین عشق کور میکنه ادمارو و میخوام بگم نباید یه جوری القا کنیم که دخترای نووجوون دیگه اینو عشق ببین چون ناخواگاه یه حالتی به ادم دست میده که قربانی راه عشقم میشم و اینطوری کم کم با یه بحرانی مواجه میشیم که دخترا پافشاری روی عشقشون میکنن و میخوام بمیرن براش و پدرا نمیدونن چه کنن ....نمیدونم متوجه منظور من شدین یا نه
من فقط میخواستم بگم هر مرد سی ساله ای که به دختر نوجوانی ابراز عشق کرد نباید اسمشو بزاریم عشق واقعی چون اگه اسمش عشق واقعی بشه دختران زیاد دیکه ای دز راه این عشق کور میشن و با مرد میخوابن و بعدش نمیشه فاجعه رو کنترل کرد
نباید از ماجرای دردناک رومینا یه ماجرای عاشقانه ای ساخته بشه چون خیلییییی این قضیه درگیر میکنه دخترارو و واقعا نوجوونا ممکنه بزنن زیر همه چی به خاطر یه پسر و درد داره ...
اینم بگم اون چیزی که کور و کر میکنه عشق هست نه دو ست داشتن
فصل دوست داشتن برتر از عشق است از کتاب کئیر دکتر شریعتی رو بخونید رایگان هست تو نت .عشق جوششی ناخوداگاه و دوست داشتن در سایه ی شناخته .
و چیزی که در سایه ی شناخت باشه اسیب وحشتناکی نمیزنه
در مورد امضا هم من بهتر بود بگم دوست داشتن ولی دیگه وازهی عشق رو بکار بردم هر چند منظورم دویت داشتن بود نه عشق کورکورانه و این دوست داشتن از روی هیجان نیست که کر و کورم کنه از روی شناختیه که منطق میده به ادم و کلا معقوطه ی جدایی با ماجرای عاشقی و ازدواج است .بیشتر ارادت شاگردی استاادیه و جنسش از جنس این نوع احساسات هست .
ببخشید من انقدر توضیح دادم چون حس کردم دچار سو تفاهم شدین و منو یه ادم نفهمی حس کردین که هیچی از عاشقی حالسم نیست و مغزم فقط خشک مذهبی رفتار میکنه .خواستم بگم اینجوری نیست. من حتی نمیتونم عکس اون دخترو ببینم چون واقعا اعصابم خراب میشه و خیلیییی درد داره ماجرا فقط نمیخواستم دخترای ذیگه ای عشق رو تو این قضیه ببینن ..
