اوايل نامزديمون فهميدم خيلي وابسته خونواده اش هست زياد بهشون احترام ميزاره مخصوصا به خواهراش كه هر كاري بهش گفتن انجام بده نه نميگه از خريد وسايل خونشون تا نگهداري از بچه هاشون رسيدگي به امتحاناشون ، سرگرم كردن بچه هاشون ، واريز پول و كارت به كارت بانكيشون همش با شوهر منه انگار نه انگار خودشون شوهر دارن
الانا واقعا كلافه شدم از دست اين رفتارش
وقتي كنارشم مرتب خواهراش دارن بهش زنگ ميزنن اصلا نميتونيم دو كلمه حرف بزنيم يا وقت بزاره برام خيلي وقتا شده باهاش دعوا كردم ولي فايده كه نداشت هيچ بدتر هم شد
بهش گفتم احترام هم حدي داره
تو بايد رابطه ات با من و خواهرات مديريت كني قرار نيست هرچي گفتن هر كاري بهت گفتن تو بگي چشم ولي بهش برميخوره به روم نمياره ب جاش جلو جمع بهم بي اعتنايي ميكنه و ميره طرف خواهرش
بعضي وقتا مسخره ميكنه ميگه اونا دوست دخترم نيستن كه تو حسودي ميكني خواهرامن
به منم احترام ميزاره با اينكه من خيلي دعواش ميكنم با صبوري جوابم ميده ولي بازم اون تفاوتي كه يه مرد بين زن و خواهرش ميزاره رو توي شوهرم نميبينم
دوست داشتنه من انگار متفاوت نيست براش
چيكار كنم شوهرم بيشتر سمت من كشيده شه