من یه بنده خدایی از فامیلامون ی سیایست ودلبری داره ک نگو ی روز مهمونی بودیم اومد تو اتاقی ک من بودم ک ب بچش شیر بده بعد شوهرشو صدازد داشت ب بچش شیر میداد یه قوسی ب بدنش داده بود به حالت نیم دراز بعد بچش شیر میخورد هی این اه و ناله میکرد ک بچه گاز میگیره فلان ..بعد شوهرش رفت خودش گفت دیدی شوهرم چ حالی شد بریم خونه دیگه دس از سرم بر نمیداره ..واقعا هم راس میگفتااا شوهرش چشم بر نمیداش ازش..ولی من کلا صفر صفرم شما بیاید بگید چی بلدید
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اولیه۸۷ 😔هدف اول ۸۰🔑😑هدف دوم ۷۵✔️🔑😐 هدف سوم ۷۰🔒😌 هدف چهارم ۶۵😇🔒هدف پنجم ۶۳🔒😁وووو هدف نهایی 🔒۶۰😍 وزن فعلی ۷۲ به امید پیروزی و لاغری و زیبایی به امید روزی ک تمام لباسامو باز بغل کنم ♥️ تاریخ شروع رژیم ۱۳۹۹/۴/۱
امروز میخاسن شام الویه درست کنن فقط صدای عربده های من بود ک از سر تا سر خونه ب گوش ...
باور میکنی منم تهوع میگیرم اسم الویه میاد🤦🏻♀️🤦🏻♀️😂😂
اولیه۸۷ 😔هدف اول ۸۰🔑😑هدف دوم ۷۵✔️🔑😐 هدف سوم ۷۰🔒😌 هدف چهارم ۶۵😇🔒هدف پنجم ۶۳🔒😁وووو هدف نهایی 🔒۶۰😍 وزن فعلی ۷۲ به امید پیروزی و لاغری و زیبایی به امید روزی ک تمام لباسامو باز بغل کنم ♥️ تاریخ شروع رژیم ۱۳۹۹/۴/۱