موضوع اصلی دعوا شاید بنظرتون بچگانه بیاد اما لایه های عمیقی داره بذارین بگم خواهرشوهر من یه دختر داره که سه سالشه وقتی من تو خونه مادرشوهرم زایمان کردم یه سالش بود روزای اول زایمان بگم که زایمان سختی داشتم و بچه م زردی داشت هر وقت مادرشوهرم می اومد تو اتاق این با دخترش می اومد میگفت بچه را بغل نکن دختر من حساسه محبت نکن حساسه اینم میرفت کلا خواهرشوهرم مذام اونجاس ....ادامه دارد
موضوع رو هم حمایت از بچه ی خودت نشون بده که خدایی نکرده بعدا همسرت داستان درست نکنه و کار خانوادش یادش بره و تو رو تحت فشار بگذاره
از خیلی هاتون متنفرم ولی یادم نمیمونه که کدومتون اینقدر غیر قابل تحمل بودید! پس اگر جای دیگه ای و توی تاپیک دیگه ای باهاتون صحبت کردم بگذارید به حساب بی توجهی و نه اینکه شما خوبی !!!
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
فقط بگی نمیخوام بچه از رفتار غلط دیگران ضربه بخوره یه چیزی تو این مایه ها
از خیلی هاتون متنفرم ولی یادم نمیمونه که کدومتون اینقدر غیر قابل تحمل بودید! پس اگر جای دیگه ای و توی تاپیک دیگه ای باهاتون صحبت کردم بگذارید به حساب بی توجهی و نه اینکه شما خوبی !!!