من از حموم اومدم بیرون
همه درا رو بستم
سردم بود
خوابیدم
تو خواب دیدم دو تا جن اومدن تو اتاقم
نمی تونستم داد بزنم و تکون بخورم
تمام انرژیمو جمع کردم
دستمو انداختم یقه یکی از اونا رو پاره کردم
رفتن از اتاق بیرون در باز گذاشتن
ی دفه از خواب پریدم دیدم در بازه