یه ساله با جاریم رابطمو کم کردم ینی اصلن ندیدمش.یه سال پیش یه بحث کوچیکی باهاش داشتم وبعدم تو عروسی جلو چند نفر بهم بی احترامی کرد.منم از اونوقت به بعد یبار زنگ زد که باهاش حرف نزدم ودیگه خونشون هم نرفتم.قهر نیستم ولی به خاطر آرامش خودم از زندگیم حذفش کردم.دیگه هیچوقت بهش فکر نکردم با کسی هم غیبتشو نکردم وبرام مهم نبود .حالا دیشب زن داداشم وجاری دیگم خونمون بودن .جاریم یه جوری حرف زد که انگار میخواست وساطت کنه آشتیمون بده ولی من ب روی خودم نیاوردم تا اینکه هر دو نفرشون اعتراف کردن که این جاری جون یساله داره غیبتمو میکنه وهمش غصه میخوره که چرا من باهاش حرف نمیزنم وکلن فکرش در گیر من بوده .هم دلم براش سوخت هم خندم گرفت از خودمو اون.خیلی خودشو زرنگ میدونست ولی نمیدونم خوبه یا بد ،احساس غرور میکنم .اون از من بزرگتر وسرزبون تره.ولی من خیلی راحت حذفش کردم واون هنوز درگیر منه
💖ناز دخترم 💖 تو وارث زیبایی خدایی 👼 قلب و روحم گرم میشود از داشتن هدیه خدا در خانه ام 👑❣ 💛 تو نور چشم منی - خانه ام از تو روشن 💛 خدایا هزاران بار شکرت که یه دختر بهم هدیه دادی 💎
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
راستش من اصلا دوست ندارم با کسی قهر باشم.چون خودم خیلی اذیت میشم و حوصله ادا اصولای قهر رو ندارم.از کسی خییییلی بدم بیاد رابطمو در حد سلام علیک معمولی و عادی نگه میدارم. عادی منظورم این نیست که به زور و خیلی خشک احوالپرسی کنم.