من حاملم دیشب ساعت سه شب اینا خواب دیدم که نشستم سر جام ، کلا یجوری بود انگار بیدارم ، بعد پسر دوسالم پاشد رفت اتاق در رو هم بست ، بعد از آشپزخونه صدا اومد گفتم بیخیال بگیرم بخوابم بعد پتو رو انداختم اونور که بکشم روم دیدم انگار یه کسی پتو رو بلند کرد خیلی ترسیدم میخواستم جیغ بزنم نمیتونستم صدام خفه شده بود هی مامانمو صدا میزدم ولی صدام درنمیومد که از خواب پریدم و آیت الکرسی خوندم