من یه مامانجون دارم ۸۷ سالسه.اونفقط تو فکر شوهره.هرکی دخترش شوهر کنه میاد بابامو سرمن شیر میکنه.هرکی برای عید دیدنی یا مراسمی دخترشو ببره خونش میگه هان ببین اوردنش که تو چشم باشخ.هرکی دخترش چادری باشه میگگه ببین اینجوری ۷ودشونو جا میکنن تو مردم هرکی دخترش مانتویی واهل ارابش باشه میگه ببین اینجوری جلب توجه میکنن امروزه اینجوری میپسنده.
تاحالام یه جمله گوهربار من ازین بشر یاد نگرفتم.فقط دیدم چطوری بین بچه هاش عرق میذاره وچطوری گوشت کوبیده به خوردشوهر میدن وخودشون اون پشت ماهیچه هارو میزنن به بدنش به عمم یاد داده فکر میکنه عروسام اینکارن به پسراش گفته بپایین تو خوردن گولتون نزنن.فقط مسخره کردن وعیبت و تیکه کلفت چسبوندن و با حرف درشت دل سوزوندن ازش یاد گرفتم