بچه ها ما 6ساعت ازشون فاصله داریم و بخاطر شغل همسرم اومدیم غربت...از اول زندگی باهاشون نبودم
درسته مشکلات خییییییییلی زیادی هم داشتیم با شوهرم ولی اینا نبودن....الان تصمیم گرفتن بیان پیش پسرشون و بیا شهر ما و نزدیک ما خونه بگیرن.....وایییییی ی مشکل ب تماااام مشکلاتم اضافه میشه ...مادرشوهرم از ایناس ک کسی ب پسرش(شوهرم)بگع روچشمت ابروئه پدرشو درمیاره حتی من😢😢😢😢تا حالا چندین بار پیش اومده ک با شوهرم بحث کردم اونم بوده سریییع برام جبهه گرفته.....خواهرشوهرام 1 ساعت با من فاصله دارن ولی زیاد رفت و امد نکردیم ولی مامان جونشون بیا دیگه پدرمو درمیارن همش اینجان....پرررروام هستن و راحت طلب مثلا بی رودربایستی میگن روشنا جووون بچه ها پیش تو باشن یا غذا بپز واسمون.... اه اه میخوام از همین اول کاری دمشونو قیچی کنم.... تروخدددا راه حل بدین ک چ قانونایی بذارم از اووول