حق داری کرونا رو بهت حق میدم
روشم بد آموزی داره میدونم درست نبود ولی واقعا خسته شده بودم وقتی شیر میخورد چشامام سیاهی میرفت دیگه
چسب زدم روشون گفتم اوف شده همدردی میکرد
ی بازی هم براش دانلود کردم
بیرونم ک هر روز میبردمش یا شب با باباش
خوراکی هایی ک دوست داشت براش خریدیم مخصوصا عاشق شکلاته هر وقت اسم شیر میاورد بهش میگفتم قبول میکرد
ولی خیلی بغلش میکردم اون روزا ک احساس طرد شدن نکنه