بماند ک بچم دنیا اومد کادو نگرفتن برااش حتی گوسفندم نکشتن اما برای نوه های دختریش هم سکه دادن هم پستونک طلا
بعد من طبقه پایینشونم
هروز پدرشوهرم میاد میره باز مادرشوهرم میاد روزی۴ دفعه میان خسته شدم دیگ کلی اذیتم کردن تو حاموگیم حالا نمیذارن یکم با بچم راحت باشم چخبره روزیند دفعه اخه اه
تازه اسرار اسرار ک بده ببریمش بالا اونم بچه ۴ ماهمو
حالمو گرفتن دیگه بخدا اون از اول زندگی ک کوفتمون کردن با گیر دادن ب صدای تنده و سرکار رفتن شوهرم اینم از بچه داریم همه چیو دارن زهر میکنن بهم
دعاکنین خونه لگیرم از شرشون راحت شم
بخدا شوهرم خونه مامان بابای خودم هفته ای یکبار بیشتر نمیبره
دل مامان بابام پر میکشه برای بچم
انقدرم بد رفتاری کرده ک خونم نمیان😭😢