باردارم قراره چندماه دیگه زایمان کنم و بیمارستان خصوصی میخام برم. چندوقت پیش با مادرشوهرمحرف میزدیم درمورد بندناف بچه ک فریز میکنن ،گفتم منم میخام بکنم و.....امروز شوهرم واسه یه کاری با پدرش بیرون رفته بودن .شوهرم اومد خونه بهم تعریف کرد ک توراه چیا میگفتن میگف بابام میگه ما بچه دار نشدیم مگه این اداها چیه بندناف و نگه داشتن و از این کارا میخاید بکنید بیکارید مگه. شوهرم میگف عصبانی بود .حرفاشون رو شوهرم تاثیرگذاشته بود شوهرم میگف حالا واسه چی بیمارستان خصوصی میخای بری و دولتی نمیری .
پولشو خودمون میخایم بدیم من موندم بقیه چرا حرص میخورن اخه . از این حرصم گرف ک شوهرم چه زود یا حرف پدرش نظرش عوض شده و به فکر بیمارستان دولتی افتاده