خواهش میکنم نرید بچه ها خیلی به کمکتون احتیاج دارم
با هیچ کس نمیتونم حرفی بزنم به خانوادمم تا میگم اولین راهکارشون جداییه
خیلی به جدایی فکر میکنم ولی نمیدونم چرا نمیتونم بچه هم نداریم یعنی به خاطر این بی مسئولیتیش نخواستم بچه
از اقایون دارم متنفر میشم
سلام عزیزم
شوهرت از اول اینجور بود؟ منظورم اوایل ازدواجتون؟
بعضی رفتاراش، لجبازیاش، بچه بازی‌هاش مثل شوهر منه
قشنگ درکت میکنم
منم ادعام گوش فلک رو کر کرده بود، ولی شوهرم چنان اعتماد ب نفسمو گرفت با این کاراش که الان قشنگ حس میکنم روحم پیر شده
البته اینو بگم از اون اوایل خییییلیییی بهتر شده، چون روی اعصاب این بچه ی لجباز کمتر میرم
خب عزیزم وقتی اینهمه مشکل داره چرا واقعااا داری عمرتو هدر میدی
وجالبتر اینکه خودت میدونی ادامه دادن باهاش اشتباهه
بنظرم فکراتو اساسی کن بخانوادت بگو اینطوریه
وبعدم متاسفانه ازاولم برخورد خودت باهاش اشتباهه بوده خودتو ترسو نشون دادی واونو خیلی بزرگ کردی فک کرده چخبره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
