سلام دوستان، من پارسال عقد کردم،شوهرم یه برادر کوچکتر داره و پدرش دو تا خونه و یه باغ داشت و زمین. بعد از عقد ما خونش رو فروخت و دو تا خرید البته به نام خودش، یکیش بعد عروسی میده به ما برای زندگی. پدر مادرم تو رو دروایسی روز خواستگاری جهاز تایین نکردن و کل جهاز افتاد گردن ما، الانم شوهرم میگه فقط یه تلویزیون میخره و همین.مامانشم سه چهار تا پتو ارزون قیمت و دو دست لیوان ایرانی داده بهش به عنوان جهیزیه.
کل جهيزيه افتاده گردن ما و تو این گرونی هرچی حساب میکنیم کم میاریم، حتی داریم فقط حداقل هارو میخریم و جنسا خیلی معمولی.
هرچی هم به شوهرم میگم، میگه من نمیتونم و حقوق ندارم، پدرم هم برای خرید خونه وام گرفته و نمیتونه. مادرشوهرم ام و خواهرشوهرم ام ازون طعنه زنا هستن.
برادرای من خیلی تو خرید جهیزیه کمک خانوماشون کردن اما شوهرم اصلا منو درک نمیکنه میگه من توقعی ندارم اما جهاز با عروسه هرچی میتونی بخر.
تو کل آشناهای ما سه تا کالا با داماد هستش. خیلی دلم گرفته. اصلا از ازدواج پشیمونم، من و همسرم همو خیلی دوست داریم اما تو مسائل مالی خیلی سفت و سخته.