دیگه بریدم بهش گفتم جای من دیگه تو این خونه نیست میخام برم به ته خط رسیدم ، افتاد به دست و پام که اشتباه میکنی به خدا هیچی نیست ، یه مشتریه واسه کارش یه مدته زنگ میزنه ، گفتم تا حالا که نمیشناختیش چی شد داره یادت میاد ، خلاصه گفتم یا بزار برم یا بگو این کیه
بعد یه ساعت انکار خلاصه مقر اومد که تو یه گروه باهم آشنا شدیم و شوهر و دو نا بچه داره
اومد بهم گفت شوهرم منو میزنه و هیچ خیری تو زندگیم ندیدم هیچ وقت رنگ مهر و محبتو نچشیدم منم دلم واسش سوخت خواستم کمکش کنم
بهش گفتم الان تو خودت منو سیراب محبت کردی تو خودت منو نمیزدی حالا شدی منجی یکی دیگه ، چقدر از من و بچه ها خودتو دریغ کردی و فقط کارتو بهانه کردی
حالا داری جور شوهر یکی دیگه هم میکشی ، مظلوم من ....
خب بعد چیکارکردی دوست عزیز؟
احساسی برخورد نکن فقط کافیه از پایین تا بالاشو با دست جر بدی
متاسفم برات اسی خیلی حال سختیه ولی یه چیزیو بهت میگم اگر آدمی هستی که اهل طلاقی که هیچ اما اگر نیستی هیچوقت تو گوشی همسرت تجسس نکن چون مردا که کلا مورد دارن این وسط تو داغون میشی
رفتم تو تلگرام دیدم پروفایل زنه پر از عکسای آیه قران و اینکه نباید نا امید شد و آخریش هم نوشته ای بود با این مضنون چی میشد یه روز چشم باز کنی و ببینی خدا همه چیو خودش درست کرده
خداایش چراایجوریه متنفرمیشه ادم از زندگی😣
دختر خوب چرا اینطوری باهاش میحرفی؟
اینطوری فقط مقصر میکنی خودتو
چرا ب این فک نمیکنی ک اونم باید این حس مردونه اش که زنش به اون نیاز داره رو تامین کنه؟
اون زن از شوهرت درخواست نیاز کرده.کمک خواسته
مردا همشون دنبال اینن ک برا یکی سوپر من باشن.
بذار برای تو سوپرمن باشه
اینطوری از خودت دورش میکنی....
اون زن بلد بوده چطوری شوهرتو خام خودش کنه
توام بلد باش که چطوری نذاری
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
11 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
