روی تخت خوابیدم ازپنجره نگاه میکنم ب حدی بارون میاد اگه کسی بیرون باشه نمیتونه ی ثانیه این حجم ازاب روتحمل کنه دلم میخواد مث قبل پتورو بکشم روسرمو ی خیال راحت ازصدای بارون بخوابم ولی نمیشه نمیتونم فکر عزیزام فکرکرونا فکرشوهرم ک تواین مریضی سرکاره فکر مردم کشورم ک چی میشه چی میخواد بشه😢
دیگه مث قبل میشه ک دلامون خوش باشه عایا