2733
2734

استعداد ارایشگری؟من تا الان نه کلاس رفتم نه کسیو ارایش کردم،ولی واسه خودم عالی انجام میدم،ولی جرات کار کردن رو کسیو ندارم 

ولی عاشق کار میکاپم ،الان عکس میزارم ،بهم بگین 

1.عکس روی دست و پاهامه ،پس خیلی خیلی بهم سخت نگیرین 😅😅

2.وسیله هامم خیلی محدوده،با وسایلای پرفکت و نمونه کار نکردم،دم دستیه همش

3.و اینکه واسه ابرو اکوا و اینجیزا ندارم،چون هیچوقت ابروهامو کار نمیکنم چون فرمش خوبه،با مداد و سایه کشیدم 😂😅

4،این واسه بار دوم و سوم تمرینمه😀👌

الان عکس میزارم،نظرتونو حتما بهم بگین 

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728
2738

روی مامانتون و خواهرا و... کار کنید 

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730