خواهش میکنم اگر دوست ندارید برید و گذارش نزنید
من جایی رو ندارم دردودل کنم خواهش میکنم درکم کنید
دوستان من یه خطایی کردم میگن نباید گفت که قبح گناه نریزه ولی گاهی وقتا ادم تا نگه سبک نمیشه
میگم چون همه بدونن عاقبت گناه و خطا پشیمونیه
شوهرم خیلی رفیق باز بود بعد ازدواج سریع رفت دنبال عشق و حال و دلشو ازمکند خیلی حالم بد بود
شب به شب منو تنها میذاشت و میرفت پی دوستاش به گوشم میرسید به دختراست
اصلا بهم اهمیت نمیداد
متوجه خیانتش شدم با یه دختری (جنسی) و اینکه با دخترای زیادی ارتباط داشت و من حریفش نبودم سر هرچی حرف میزدم تهش کتکممیزد...
یکی از دوستاش یکبار تو ماشین شوهرم بودم که منو دید و بهم گفت خیلی منو صبور و اروممیدونه
بهم گفت ارزوشه یا ادمی مثل من بیاد تو زندگیش ازش تشکر کردم و بعدش خودش گفت که میخواد بهم چیزی بگه بهم گفت شوهرم بهم خیانت میکنه و همه جا با دختره با عکس و مددک ثابت کرد و گفت دلم برات میسوزه چون تو خیلی مظلومی
منم چیزی نگفتم ولی خیلی دلم شکست بهش قول دادم به شوهرمنگم