یه سری نجار میخواست برام کفی زیر تخت بیاره خیلی بدقولی میکرد
و نمیاورد
اونروز زنگ زد که بیاره من بیرون بودم گفتم تا نیم ساعت دیگه میام گفت باشه
۵ دقیقه که مونده بود برسم
گفتم زنگ بزنم تا برسم اونم بیاد
زنگ زدم گفتم من خونه ام آقا بیار
گفت من جلوی در خونتونم 😐
گفتم عه ... باشه منم چند دقیقه دیگه میرسم 😂😂
اینقدر ضایع شده بودم که روم نمیشد ببینمش بیچاره خودش منو دید خندش گرفت۰😂😂😂