شوهرت چن سالش هس؟
الان چکارمیکنی چیشد
التماسش ميکردم ولي فايده نداشت طلاهارو ک برد رفت بيرون بابامم يکم بعدش با پليس اومدن اخه اگه تنها ميومدن اينا کاولي يودن ک شاهد نداشتيم اون خانوادشم خودشون تو سالن زنداني کرده بودن بابا انقدر عصبي بود با لگد ميزد تو در ولي باز نميکردن اونشب رفتيم خونه خودمون يعني پدرم
وقتی بچه بازی میشه همینه دیگه، یعنی چی صلاحتو میخواستن دور از جون مگه عقل نداشتن چه توجیه بیخودی
تاپیکاتو خوندم. اسی برو دادگاه بگو دست بزن داره، سابقه دار هست، نفقه نمیده، تمکین نمیکنه، ازم دزدی کرده، تهدیدم کرده به مرگو... بگو من امنیت جانی ندارم... فکر کنم قضیه درست بشه... فکر کنم از نظر روانی هم مشکل داشته باشه. اثبات کنی طلاقتو راحت میگیری با مهریه
ای خدا، خودت یه نظری کن😢
از اون به بعدش قضيه شروع شد ما شاکي يوديم اونا رفته بودن شکايت کرده بودن پدره دختره اومده طلاهارو دزديده و زنمو برده
ميومد تو شهرکمون تهديد ميکرد ميام ميدزدمش نميدونم هزار فوش ديگه ميداد . شماره همه فاميلو داشت و همشم ازارو اذيت ماهم شکايتشون کرديم رفتيم پزشک قانوني بعدشم استرداد طلاهاو خيلي چيزاي ديگه ک اگه الان بگم تا صبح تموم نميشه
چن شب بعد ک بابام خونه نبود تقريبا ساعت دوازده صداي يکي تز تو حياطمون ميومد
