دیروز بعد از ۵۰ روز که تو قرنطینه بودم، همسرم گفت بیا بریم یه دوری بزنیم، از تو ماشین پیاده نشو، تو راه که داشتیم میرفتیم، یه خانمه نشسته بود تو پارک تخمه میخورد🙁 بچه شم همینطور رها کرده بود، بچه دست میزد به وسیله های ورزشی
خب آخه چرا انقدر بی توجهین
این بچه مریض میشه، ۱۰ نفر دیگه رو هم مریض میکنه