هر خاطره ترسناکی دارید بگید👻👻👻👻
زیاد دارم حس تایپیدن ندارم😢کاش میشد ویس داد
یو ها ها ها بترسیییییید 😈😈😈😈
پخخخخخخخخخخخخخخخخ
تو یه تاپیک دیگه تعریف کردم دیگه حال ندارم😕
من یکبار خواب بودم.اتاقم جدا از خانواده بود و طبقه ی دیگه ای بودم.حدوده شاید ۴ ساعت تو اتاق زیر پتو بودم یهو شیر اب باز شد
فقط پاهاشو دیدم نشسته بود تو اتاق داشتم بهش فک میکردم که تو اتاق ظاهر شد فقط پاهاشو دیدم🥶🥶
یه شب شوهرت شیفت شب بود من دفعه اولم بود بعد ازدواج تنها تو خونه می موندم
تا خود صبح بیدار بودم و جرات نمیکردم از اتاق خواب بیام بیرون دستشویی هم داشتممممم
بختک 😭😭هروقت تنها میشم میخایم اینجوری میشم
وایی
من یه بار رفتم دسشویی در بسته بود فکر کردم باد بسته بعد که دستمو گذاشتم خواستم بازش کنم همزمان شوهرم از اونور باز کرد خواست بیاد بیرون. جیغ بلندی کشیدیدم دوتامون...
نترسیدین؟؟؟؟
واسه من و شوهرم ترسناک بود آخه😐😐😐
یا علی
جنا رو الان میریزن تو تاپیک
یکبار دیگه نصفه ی شب بیدار شدم و رفتم اب خوردم و اومدم دیدم خواهرم کنارم خابیده.
صب که از خواب بیدار شدم و رفتم برای صبحانه،ابجیم بالا خواب بود. مامانم گفت نترسیدی تنها خوابیدی😑
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
