2733
2734
عنوان

خواب و بیداریم قاطییی شددده کلاااا

137 بازدید | 17 پست

سلام

اولش بگم من ادمی ام اگه خواب شبانه کافی بکنم روز بعدش سرحال ترم

ولی یه مدته که بیشتر به حالت روحیم برمیگرده

روزا میگیرم میخوابم از هفت دولت ازاد !!1

شبا بلند میشم میشینم تا 4 و 5 صب !

خودشم نه فیلمی میبینم نه چیزی چون همه خوابن دیگه نباید سر و صدا کنم

میترسم بدنم ب هم بریزه

اما چرا من شبا رو بیشتر دوست دارم

احساس میکنم شبا ازادم و ارامش هست!!!!


حالا میگم اگه این روش رو ادامه بدم .بدنم ب هم نریزه؟!

اخه شب بیداری میگن بده

ولی من عجیب شبا رو دوست دارم

کیا مثل من ان؟


فقط خدا 

من روزم نمیخابم

اگر میخایید نذر کنید برای حاجتتون، برای عید غدیر نذر کنید💚بیایید غدیر رو عاشورایی برگزار کنیم 😍چه بگویم که علی کیست😍رفته ساقی که قدح پر کند و برگردد🌺عرش را غرق تهیر کند و برگردد🌺دیر یا زود ولی می‌رسد از راه اخر🌺یک نفر عین علی می‌رسد از راه اخر🌺مینویسم که شب تار سحر میگردد🌺یک نفر مانده از این قوم که برمی گردد🌺ان شاء الله.✌️ما_ملت _امام حسینیم. گر به دولت برسی مست نگردی مردی🌷گر به ذلت برسی پست نگردی مردی🌷اهل عالم همه بازیچه دست هوسند🌷گر تو بازیچه این دست نگردی مردی🌷با خبر باش پس از ظلمت این چند صباح💓صبح دولت بدمد، شادی ما پشت در است💓گر که ریزد خون من آن دوست رو پای کوبان جان برا فشانم بر او💞رقص جولان بر سر میدان کنند، رقص اندر خون خود مردان کنند💞در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم 🥀بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم 🥀به وقت صبح قیامت که سر ز خاک بر ارم🥀به گفتگوی تو خیزم، به جستجوی تو باشم🥀گرفتارم، گرفتارم یا ابالفضل💔گره افتاده در کارم یا ابالفضل💔دعایی کن دوباره چند وقتیست💔هوای کربلا دارم یا ابالفضل💔تمام لذت عمرم در همین است که مولایم اميرالمؤمنين است💓اشهد ان علی ولی الله💓عاشق شعرم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

عزیزم‌پوستت داغون‌میشه،من یه استادی داشتم میگفت شب ۸ میخوابم ۲ بیدار میشم😐تااااااااا بازم ۸ شب😐پوستش داغون‌بود😐همچینم میگفت کم بخوابین کم بخوابی که نگووووو وزنشم‌بالا بود

🤔

من تا 7صبح بیدارم و تا 5عصر میخوابم تصمیم گرفتم روزه بگیرم حداقل یه ثوابی ببرم، دو روزه دارم روزه میگیرم

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
2738
من تا 7صبح بیدارم و تا 5عصر میخوابم تصمیم گرفتم روزه بگیرم حداقل یه ثوابی ببرم، دو روزه دارم روزه می ...

چه خوب منم امتحان میکنم از این ب بعدلایک بهت

انقدر در جوا ابلهان خاموش ماندیم ک گفتند.....            حرف حساب جواب ندارد☻
چرا اینجوری میکنی؟ شبا چیکار میکنی؟

شبا یا سریال میبینم با گوشی یا نی نی سایتم یا بازی با گوشی، ساعت10-11شبم عسل آبلیمو میزنم به صورتم ، 7هم که میخوام لخوابم صورتمو با گلاب میشورم

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز