چه کنم؟ با خودم میجنگم به چیزای الکی فکر نکنم. ولی هجوم میاره بهم. کنترلش دستم نیست باور کن. دیگه داره اشکمو در میاره
همیشه استرسی بودم وسواس فکری هم داشتم ولی قبل ازدواج خوابم خیلی خوب بود. بعد ازدواج که فکرم بیشتر درگیر زندگی شده و مسیولیت رو دوشمه بدترو بدترم شده. با یه مهمونی ساده که هیچ اتفاق خاصی توش نمیوفته شب بی خواب میشم.