دیروز بع3روز خونه نشستن و سر کارنرفتن شوهرم که با صاحب کارش قهر کرد و بحثشون شده با کلی منت کشیدن و گفتن به شوهرم لیست دادم دستش گفتم برو بگیر سر مادرشم دردمیکردگفت شیاف دیکلوفناک بده ببرم منم دادم ولی گفتم بهش نری بشینی خونه مامانت برو اول بگیر بیار خونه بعد برو اونجا.اقا رفته یه چندتا وسایل که 200تومن بیشتر نشده رو خریده رفته گذاشته خونه مامانش بعد زنگ زدم گفتم کجایی گفت دارم میرم یه جا کار دارم میام منم فکر کردم نگرفته بعدش میره میگیره میاد.اومد خونه دست خالی گفتم وسایلا کو گفت خونه مامانمه گفتم چرا نیاوردیش گفت حاصرشید بریم اونجا اومدنی میاریم منم خوشم نمیاد بگیره ببره اونجا نشون بده.منم حالم خوب نبود روزدوم پری بود درد شکموکمر داشتم از طرفیم دخترم کرم صورتو به موهاش زده بود یعنی اینجوری بودما🥴گفتم نمیتونم بریم وضعیتم خوب نیست گفت نری زنگ میزنم میگم وسایلارو بردارند برا خودشون گفتم بگوزنگ زد به مادرش گفت