زن بابام همش امار خواستگارای سابقمو درمیاره ومیاد بهم میگه 😐خب من اونارو فراموش کردم نمیخواستم چرا همش یاداوری میکنه بهم یه بار بهش گفتم انگار چشمتو بدجور گرفته بودن اونا همش بهم میگه بیکار وتعریف میکنه که من ازقدیم فرش میبافتم وتو هیچی بلد نیستی وبیکاری منم گفتم تو که اینقدر دست وپا داری چرا پول نداری پس ۳۰سال فرش بافتی اونزمان که ارزونی بود هیچی نداری پس خب اون بچه روستاس وبچه های روستایی معمولا فرش وکارای روستایی رو بلدن من تو شهر بزرگ شدم وبلد نیستم خب 😐
دیگه تو که خوردی پیرزن بدبخت رو
تازه میگه چی جواب بدم 😐😐😐😎
جوابشو نده وقتی شروع کرد بلند شو برو😐
بگو زن بابا جونم تو جونه بابا
تودانشگاه چی خوندی عزیزم؟
بهتره دلشو نشکنی
به بابات بگو کاراشو جوابشو بده
زیاد باهاش حرف نزن یکمم بااحترام تر جوابشو بده ینی چی ب بزرگتر بگی تو/:
ولش کن راجب این چیزا گف ی نگا عاقل اندر سفیه بنداز بش بعد ب کاره خودت ادامه بده
تو با دید مثبت ،قضاوت کن لطفا.شاید میخواد باهات دوست بشه و ....بعدم طبقات فرهنگی رو‌هم در نظر بگیر .
بهرحال اونم صلاح ش بوده که ازدواج کنه.پس لطفا بهش گیر نده.شماهم در مورد خواستگارهات بهش نکته ضعف نشون نده....
کی گفته بچهای روستایی کار فرش و اینا بلدن؟!😑
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
