هیچوقت فکر نمیکردم انقدر عقده ای بشم یروز بخدااا دیروز تو دعواباشوهرم هرچی دلشتم گفتم بهش راجب خونوادش البته دروغی نکفتم خواهرش نزدیک یه ساله نه زنگ میزنه نه اوند سراغمون فک کنین ۸ماه پیش باخونوادش اومدن مبارک با خونه جدیدمون یه شهردیگه ولی این یه شیرینی نیاورد قبلنا مای ساپورتش میکردم و کلی کمک مادرش که اصلا بمیری زنگ نمیزنه جاریام یکی از یکی بدتر بابامن دلمدخوش بود بایه خونواده ای وصلت کردم که دوستم داشته باشن تازه من ازهمشپن بهترم محبتمم ازهمه بیشتره البته شوهرم شروع کننده دعوابود
ملت از خداشونه قطع رابطه کنن
تو بزور دوس داری رفت و امد کنی!
باشه تو خوبی
الان شوهرت چیو باور نمیکنه؟
نوخونواده شوهرم همه درگیر زندگی خودشونن اما شوهر من درکیر مادرو داداشاشه زیاد اخه چرا بخداخسته شدم ازبس ارزش و احتراممون میاد پایین به چه زبونی بهش بفهمونم خسته شدم یعنی نباید یکم از برادراش یاد بگیره سیاست کردنو
خب
حوصله داریا خوب خبر نگیرن راحت تری
زیاد حساس نشو اومدن ک اومدن نیومدن هم ب درک سر این مسائل خودتو پیرنکن ب منم زنگ نمیزنن اصلا برام مهم نیست من بعضی وقتا بخاطر شوهرم زنگشون میزنم
عزیزم قصد نصیحت ندارم
ولی اصلا بدی خانواده شوهرتو نگو
خوبیشونم نمیخواد بگی ولی بدی هم نگو
به نفعت نیست
الان هم گذشته. بی خیال باش فراموش شه کش نیار قضیه رو
خوب قبول دارم اخه برام سخته پقتی بعد چند ماه خواهرشو میبینه خواهرش شروع میکنه یهجوری حرف میزنه انگار دیشب خونمون بودن
اي بابا از خانواده شوهر چه توقعي داري من خانواده شوهرم باهام هيچ مشكلي ندارن و هميشه هم گفتن فريبا احترام داريشو اينا خيلي خوبه ولي الان دوساله يه سراغ گيري نميكنه پدرشوهرم چرا به شوهرم زنگ ميزنه اونم واسه انجام دادن كاراي بانكيش مامانش كه هيچ اصلا زنگ نميزنه حال نوه اشو بپرسه گور باباشون دلت خوشه ها زنگ نميزنه كه نزنه فداي سرت
انقد دوس داری
خودت زنگ بزن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
20 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
