خاله ی شوهرم که خیلی قرطی بود و ادعای کلاسش میشد بلند شد با رقص و عشوه و حرکات ابرو کلی رب سکه رو رقصوند و آورد داد به من.در حالی که خواهرشوهرم پیش من بود و هدیه هارو میگرفت به اون نداد.گفت فقط خود عروس خانوم.
من شک کردم.اولین بار بود خانواده شوهرمو تو عقد میدیدم.
یواشکی در پاکت سکه رو باز کردم دیدم سکه توش نیست.
انگار آب سردی ریختن رو سرم.خیلی حالم بد شد