من خودم یادمه توی کلاس یه صندلی خاکی داشتیم بد خاکی بود دقیقا بعد تعطیلات عید هم بود ...
یکم اب ریختیم روی صندلی گِل شد
از اونجایی که معلممون هیچ وقت صندلی نگاه نمیکرد نشست
مانتوش هم نو بود معلوم بود واسه عیدش بود
این معلممون مدیرمونم بود اقا نشست مانتوش شد گِل خالییی
نفهمید رفت دفتر بهش گفتن 🤣🤣🤣
یک بارهم جوهر خودکار قرمز ریختیم رو صندلی
معلم دینیمون هم مانتو سفید پوشیده بود اقا نشست
قرار بود بره اداره
اونم نفهمید رفته بود اداره فهمیده بود 🤣🤣🤣🤣😎😎😎
شماهم بیاید تعریف کنید یکم بخندیم 🤣