من که هیچکار نتونستم بکنم اخرسرم به پای رفیقاش سوخت .پرکشید رفت اسمون دیشبم یکی از رفیقاش که اون روز باهاش بود استوری گذاشته بود در مورد اینکه رفیق نیستی تنهام گذاشتی این چیزا با اکانت شوهرم بودم که دیدم ساعت دوشب بود تاالان نتوانسته بودم چیزی بهشون بگم دیشب به استوریش پاسخ دادم خدا لعنتت کنه همین .کل تنم داشت میلرزید وقتی فرستادم اخه تا الان هیچی نگفته بودم بهشون ولی دیشب نتونستم جلوخودمو بگیرم اونم پروپرو جواب داد خدا بر باعث بانیش لعنت .فقد میخواستم خفش کنم حیف دستم کوتاه نمیتونم