دیدم تو یه مهمونی هستیم و من ازش جدا شدم اینو میدونم
بعد انگار ماده ی مخدر کشیده یا شراب خورده یا همچین چیزی حالش افتضاحه
پدرش هم چون ا ط ل ا ع ا ت ی ه آبروش رفته و بالاسرش شرمنده واستاده
منم نگاه کردم ازون نگاها معنی دارا
مامانم گفت بذار برم بگم با ما اینکارارو کردین خوبتون شد گفتم ول کن مامان سرزنش نکن سرمون میاد خدایی ناکرده