تو خانواده همش مرکز توجهم

مامان من هزاربار بایه ریتم ثابت اسممو  صدامیکرد   تابلندشم ازخواب، منم قیافم عین وحشی ها میشد، بعد بیدارشم چیکارکنم آخه، درستو بخون، من دانشجوبودم اینقدررررربهم گیرمیداد سرساعت خوابم وتنبلی دیوونم کرد 

😂😂😂 الان که فکر میکنم ما خط قرمزی جز نصف شب بیرون رفتن نداریم، یعنی بیشتر فکر میکنم کلا بابا مامانم آدمای خیلی باحالین مرسی از نظرات😍😂

مرسی😂😂😍

ببین عزیزم باید از خودت شروع کنی، نباید دیگران رو مقصر بدونی ، از خودت شروع کن و در یک مهارت عالی شو 

بخدا الان به من بگن طِی بکش می کشم 

هیچ وقت نترسیدم از این که نامزدم ولم کنه 

من همیشه از صفر شروع می کنم 

کلا آدمیم که می گم هرچی سخت تر جذاب تر 

زندگیه آسون که جذابیتی نداره 

من امروز از ۵ صبح بیدارم

کلی به خودم رسیدم و دارم لذت می برم از زندگی 

در صورتی که بقیه خوابن

فقط از ی چیز ناراحتم این که پر شورم و نامزدم درکم نمی کنه

من عاشق پویایئ و تحرکم 

البته بعد ی سال با کار نکردنم کنار اومدم و می بینم همه انرژیمو صرف خودم می کنم 

نامزدمم کییییف می کنه می بینه این قدر فعالم اصلا به خودش اومده از این رو به اون رو شده دورم می گرده 😂

حس باحالیه که همه بهت توجه کنن.. حس مهم بودن. 

مشکلات خودشم داره ها.. 

ولی میارزه. 

مرکز توجه بودن خبه به شرطی که همش گیر ندن یه جاهایی هم ادمو تشویق کنن 

به من همش گیر میدن ولی هیچ نظارتی رو کارام نداشتن و ندارن

منم الان همین طورم..تک دخترم و بابام به شدت رو من حساسه...خونه که باشه باید جلو چشمش باشم...حق ندارم تو خودم باشم و وقتم برا خودم باشه...باید همش درباره کارام بهش گزارش بدم!!

والا مجردی من کابوسه هنوز
اصلا دوست ندارم برگردم به اون دوران
به مامانم میگم حالا که شوهرم خوبه ولی دیو سه سر. هم بود باهاش زندگی میکردم و. بر نمیگشتم تو. این خونه
البته الان یکم بهتر شدن
مثلا تا همین چند. سال پیش به پوشش و ارایشم گیر میدادن میگفتم من بچه دارم دست از سرم بر دارین گوش نمیکردن
یا مامانم میگفت من راضی نیستم چادر سر نمیکنی اونوقت الان خودش میخواد چادرش برداره 😂

روشن فکر شدن

چه فایده عمر من تباه شد باعث شد زود. ازدواج کنم

وقتی تو موقعیتش قرار بگیری می بینی اصلا خوب نیست..من بابام خیلی دوستم داره همه اینو میدونن ولی مثلا نمیخواد نشون بده یا بقیه بگن دخترش لوسه...سخت گیری بهم می کنه ،تنبیهم می کنه،.....فقط میخواد بگه من حواسم بهت هست

منم الان تو همین شرایطم...به لباس و کفش  و ..گیر میدن...آرایش که هیچی...چون بابام نظامیه چادر باید بپوشم...تا سر کوچه بخوام برم داداشم باید همرام باشه...اعتماد به نفسو ازم گرفتن!!!

مال من این مدلیه که همش زنگ میزنن ببینن کجام و حالم خوبه و.....

من هر جا باشم باید تلفنمو جواب بدم. وگر نه میدونم به همه عالم زنگ میزنن. مثلا شوهرم. دوستام. محل کارم حتی دکتر زنانم....