شوهرم تو خونه خیلی بهم محبت میکنه خیلی همش حرفای عاشقونه جوری که گاها ازش زده میشم ولی چند وقتی هست که وقتی وارد یه جمعی میشیم به من بی توجهی میکنه انگار که اصلا منو نمیبینه عیبای منو توجمع میگه و ضایم میکنه اصلا انگار اون ادم توی خونه نیست البته تو خونه هم زیاد ایراد میگیره ولی اینجوری که کلا بهم بی توجه بشع نیست
برعکس من همیشه سعی میکنم بهش اعتماد به نفس بدم همیشه ازش تعریف میکنم و دلم میخواد که اون هم متقابلا همین کار رو تکرار کنه ولی نمیکنه
اخرین بار همین سیزده به در که باغشون بودیم همش با خواهرش میگشت چسبیده بود به خواهرش
هرازگاهیم از من ایراد میگرفت منم از وقتی اومدیم باهاش قهرم
اومدنیم هی میگه مگه من چیکار کردم