یادمه پارسال این موقع ها کاسبی خراب بود و بعضی وقتا میرفتم اسنپ یه روز یه دختره به مقصد بالای پارک ساعی سوار ماشین شد و انقدر ترافیک بود بجا بهشتی انداختم آژانتین و از کوچه پس کوچه میانبر زدم دختره گوشی و گذاشت دم گوشش گفت مامان به داداشی بگو من اسپره فلفل و چاقوش رو برداشتما😁🤣پشت اکثر عکسها از میز غذا، یک نفری روبرو نشسته که مث سگ گشنه است و منتظره😂این سرما خوردگیا که دماغت کیپ میشه، نه می تونی بکشی بالا نه می تونی بکشی پایین، بعد دستم می کنی تو دماغ تا پیشونی می بری توش هیچی گیر نمیاد. اینا سرماخوردگی نیست اینا سرطانه🤣🤣🤣آدم باید به بچهش علاوه بر "نه" گفتنجنبه "نه" شنیدن هم یاد بدهمثلاً من بلد نیستمبرا اینکه نه نشنوم ۹۹٪ درخواستهای معمولیم هم نمیگم🥲اگه یاد بگیری چیزیرو که قطعی نشده به کسی نگی، پنجاه درصدِ مشکلاتت حل میشه،اگه موفقیتت هم جار نزنی و واسه هیچی از قبل ذوق نکنی، بقیه مشکلاتت.🫡🫡🫡داشتم کتاب "اتاقی از آن خود" رو میخوندم، رسیدم به این تیکه اش، انگار دقیقا داشت منم توصیف میکرد:«میدونی من خیلی با آدمها مهربونم، دیفالتم نسبت به همه مثبته، ولی وای به وقتی که حس کنم کسی داره ازم سواستفاده میکنه یا اون دوستی و رابطه یکطرفهست، دیگه خنثیترین میشم نسبت به اون آدم.نه چیزی میگم نه کاری میکنم و این تووی خطِ رفتاریِ من بدترین مجازاتیه که میتونم برای یک نفر قائل بشم..!🫠🫠🫠هر آن چه در قلب می گذرد را نمی توان گفتبرای همین خدا آه,اشک,خوابِ طولانی,لبخندسرد ولرزش دستان را خلق کرد.. 🤫نمیدونم کی احتیاج داره اینو بشنوه: [عندما تعلم أنك لست الأولويه، لا تُحارب!]وقتی دانستی که اولویت او نیستی، نجنگ!
❣ دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.❣دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان. اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام بگیرد.حالا که فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم. دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم. اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" را نکند. آدم برای دختری با موهای طلایی جز گندم چه اسمی می تواند بگذارد. معلوم است، "خورشید"! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح که چشمهایش را باز می کند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده، "شادی" را بیدار کرده و به "نسترن" رسیده. دلم میخواهد در حیاط خانه م "ترانه" بخواند و "بهار" برقصد. "نگار"م خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم که روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده م. دلم چقدر دختر می خواهد. روزهایم بی "سحر"، شبهایم بی "مهتاب"، آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست. تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم" تا درد دل هایم را برایش بگویم. "رویا" می خواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم. دلم میخواهد یک دختر داشته باشم. دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم. هیچ اسمی توصیفش نکند. همه چیز باشد و هیچ نباشد. از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود. رهای رها باشد! آری، انگار دلم می خواهد دخترم "رها" باشد..
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
-اگه من نباشم صبح کی بیدارت میکنه؟ +شاش😅😅😐😐 من یه دخترم از جنس خرداد، مغرور و شیطون ..از اونایی که تیپ دخترونه و خاص میزنن عطر تلخ و مردونه دوس دارن.. ۹۹/۹/۱۰میبینمتون(فان)😅🤪🤭
یادمه پارسال این موقع ها کاسبی خراب بود و بعضی وقتا میرفتم اسنپ یه روز یه دختره به مقصد بالای پارک ساعی سوار ماشین شد و انقدر ترافیک بود بجا بهشتی انداختم آژانتین و از کوچه پس کوچه میانبر زدم دختره گوشی و گذاشت دم گوشش گفت مامان به داداشی بگو من اسپره فلفل و چاقوش رو برداشتما😁🤣پشت اکثر عکسها از میز غذا، یک نفری روبرو نشسته که مث سگ گشنه است و منتظره😂این سرما خوردگیا که دماغت کیپ میشه، نه می تونی بکشی بالا نه می تونی بکشی پایین، بعد دستم می کنی تو دماغ تا پیشونی می بری توش هیچی گیر نمیاد. اینا سرماخوردگی نیست اینا سرطانه🤣🤣🤣آدم باید به بچهش علاوه بر "نه" گفتنجنبه "نه" شنیدن هم یاد بدهمثلاً من بلد نیستمبرا اینکه نه نشنوم ۹۹٪ درخواستهای معمولیم هم نمیگم🥲اگه یاد بگیری چیزیرو که قطعی نشده به کسی نگی، پنجاه درصدِ مشکلاتت حل میشه،اگه موفقیتت هم جار نزنی و واسه هیچی از قبل ذوق نکنی، بقیه مشکلاتت.🫡🫡🫡داشتم کتاب "اتاقی از آن خود" رو میخوندم، رسیدم به این تیکه اش، انگار دقیقا داشت منم توصیف میکرد:«میدونی من خیلی با آدمها مهربونم، دیفالتم نسبت به همه مثبته، ولی وای به وقتی که حس کنم کسی داره ازم سواستفاده میکنه یا اون دوستی و رابطه یکطرفهست، دیگه خنثیترین میشم نسبت به اون آدم.نه چیزی میگم نه کاری میکنم و این تووی خطِ رفتاریِ من بدترین مجازاتیه که میتونم برای یک نفر قائل بشم..!🫠🫠🫠هر آن چه در قلب می گذرد را نمی توان گفتبرای همین خدا آه,اشک,خوابِ طولانی,لبخندسرد ولرزش دستان را خلق کرد.. 🤫نمیدونم کی احتیاج داره اینو بشنوه: [عندما تعلم أنك لست الأولويه، لا تُحارب!]وقتی دانستی که اولویت او نیستی، نجنگ!