عروسیمون برج ۵ بود, اوج گرما اونم تو اهواز, منم شدیدا گررررمایی, ساعت از یک شب گذشته بود یهو برقا رفت ... همه جا و همه چی خاموش شد جز کولر ما(فیوزش جدا بود)
به شوهرم گفتم از همین الان مشخص شد که حسابی خوش شانسی, چون اگه کولر نبود عمرا میذاشتم بهم نزدیک شی,
کلا گرمم بشه جهنمی میشم