من با یکی بودم که بدون هیچ بحث و دعوایی گفت تمومش کنیم، تو اون جایگاه اولی رو واسم نداری، دقیقا یه هفته قبلش بیرون بودیم و تولدش نزدیک بود تو تدارک سورپرایز بودم که اینو گفت
خیلی ازش توضیح خواستم، گریه کردم، افسرده شدم ولی انگار نه انگار...
۲ ماه بعدش هم خبر عقدش رو شنیدم، یعنی وقتی که من تو زندگیش بودم عاشق شده و رفته خاستگاری و ادامه ماجرا...
دقیقا یک سال و نیم پیش بود! الان کامل کامل فراموشش کردم