اول خودم
بسم الله الرحمن الرحیم اعتراف میکنم که خانوادمو خیلی اذیت کردم مخصوصا که بیش فعال هم بودم وایییییی گوسفندای بابابزرگمو سوار میشدم😨بابابزرگم(بابای مامانم)به بابام میگفت آخه میگم هر وقت توله ی تو میاد شهرستان گوسفندای من بره سقط میکنن نگو تولت سوارشون میشده من اون موقع تو این باغا نبودم که فک میکردم گوسفندای حامله تپلن و زورشون بیشتره😕بابابزرگ روحت شاد منو ببخش.
حالم بد کردی
چه کار بدی
سوار گوسفند حامله میشدی؟!
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
طفلک گوسفندا 😩😩😩
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
پسرخاله من یه گوسفند داشت سوارش میشد تو اپارتمان نگهش میداشت اینقدر بهش پفک داد که مرد
من یه چاقو دارم برای مثلا اسفند دود میکنم همش بزنم شبیه بقیه چاقوهامه .یبار اومدم باهاش عنبرنسا تیکه کردم بعد گذاشتم ک بشورم واسه دفه بعد تمیز باشه شوهرم ک اومد خونه حواسم نبود اون چاقو کثیفه شستمش باهمون چاقو پرتقال پوست کندم دادم خورد بعد فهمیدم
من ۸ سالم بود تو عروسی گوشواره عروس افتاد دیدمش رفتم زیر دست و پا برداشتمش رفتم تو حیاط ی تیکه موزائیک برداشتم کوبیدم روش لهش کردم
دکترا نتونستن تشخیص بدن آسکاریس بوده یا چی؟
😂.
اسی زیادی ضایع بازی نکن چند بار این کاروو کردی یعنی پدر بزرگت ندید بعشم مگه میشه سوار گوسفند حامله شدد😂😂😂😂
🤣🤣🤣🤣🤣
دختر عموم هم یه گوسفند داشت خیلی خوب بهش میرسید خیلی چاق بود میبردش حموم میزاشت رو تخت کلی برا غذاش زحمت میکشید ولی یه شب دزد اومد برد
اسی اومدم خنده کنم
حالم گرفته شد
اخهه گوسفند حامله😐😐
