هرکس دوست داشت بخونه

 نصف شب بخیر 

بچه ها من بچه اخرم خواهر م و داداشام ازدواج کردن 

یکی دوساله ای هست احساس میکنم هرجا که میرم اضافی ام بقیه ی نگاه تحقیر امیزی بهم دارن 

چه جوری بگم انگار اصلا منو ادم حساب نمیکنن چون مجردم 

من همش 20سالمه نه که فک کنید سنی ازم گذشته 

اصلا دلم نمیخواد حداقل تا 5سال دیگه زودتر مزدوج بشم 

ازهمه بدتر اقوام که پسر بزرگ دارن انگاری که از من میترسن و فک میکنن پسرشونو میخام با اینکه بارها غیر مستقیم اشاره کردم ک اصلا ازدواج فامیلی نمیکنم و ... 

شما چنین تجربه ای داشتین 

من اعتماد به نفسم بالا بوده همیشه اما اینکه تو جمع ی حرفی بزنی یا چیزی بپرسی جواتو ندن و محلت نذارن حس خیلیییی بدیه