نانزدم خوشش نمیومد من تو وایبر به پسری پیام بدم یا اون به من پیام بده
یه بار پیام داد
منم جوابشو ندادم و دیگه پیام نداد بهم
یه چند وقت بعد واتساپو نصب کردم
نامزدم خودش تو چن تا گروه مختلط بود
واسه اینکه من بهش گیر ندم بهم چیزی نمیگف
مریم یه گروه زد و من و همایون وخودش
خیلی سه تایی حرف میزدیم اما بازم هیچوقت حرفش به میون نیومد ک بگم من نامزد دارم
تااینکه همایون یکی از درسایی که خیلی سخت بود وهمش ازش میترسید رو پاس کرد
اونموقع ها خیلی بخاطر گروهای نامزدم باهمدیگه جروبحث داشتیم