2733
2734

سلام خانمهای عزیز،قبل از هر چیز بگم که این کاربری رو ایجاد کردم که شناخته نشم وگرنه من عضو سابقم این کاربری رو برای راهنمایی گرفتن برای این مشکلم ایجاد کردم پس لطفا نگید عضو جدید و تاپیک اول خیانت ؟پس سرکاریه که به خدا نیست من همین پست اول توضیح میدم همه رو ممنون میشم راهنمایی کنید،من حدود ۱۰ساله ازدواج کردم دوتا دختر ۶ساله و ۶ماهه دارم شوهرم مرد خوبیه تو این ده سال هم هیچ مورد تو زندگیمون نبوده اولین باره  اونم تو بارداریم اتفاق افتاد شوهرم موسیقی کار میکنه و پیج داره تو اینستا و خیلی ها میان پست میزارم تو پیجش و فالو میکنن به اصطلاح بعد تو یه گروه موسیقی که باشن یکی میاد به آقای شجریان انتقاد میکنه و مثلا زیر سوال میبره ایشون همسرمنم بی نهایت رو ایشون حساسه درمیاد به اون شخص  شعر ای مگس عرضه سیمرغ رو میگه خلاصه یه سریا طرف همسرمن میشن یه سری طرفدار اون شخص بعد یکی ازفالورهای همسرم که یه خانم متاهل باشه و فرهنگی میره دایرکت همسرم که فلانی از شمابعیده این طرز صحبت و شما انسان با شخصیتی هستی و خلاصه صحبت که میکنن میگن که من خیلی وقته پستای شمارو فالو میکنم و شما خیلی محترمی و از این صحبتا و آیا شما مجردی یا متاهل؟که متاسفانه همسرم میگه مجردم ایشونم میگه یه همکاری دارم دختر خیلی خوبیه و بیا پیج خصوصیم تا عکسش رو نشون بدم اگه خوشت اومد برا ازدواج همسرمم میبینه و خلاصه این خانم بی خیال نمیشه و مدام پیام میده به همسرم که نظرت چیه همسرمم میبینه که نه این خانم دست بردار نیست میگه ببخشید حقیقت من متاهلم و یه بچه دارم و یکی هم تو راهه که اون خانم خیلی ناراحت و عصبانی میشه و حرفشون میشه که تو چرا دروغ گفتی و من میخواستم برا تو زن پیدا کنم و چندساله من تو پیج شمام و اصلا فکر نمیکردم همچین آدمی باشید و شوهرم رو بلاک میکنه،دیگه شوهرم کلی عذر خواهی و منت کشی و ببخشید و اینا که تو واتس آپ بهش پیام داده بود که من اونجا دیدم عذرخواهی های همسرم رو ولی صحبتهای اون خانم پاک شده بود من نمیتونستم بفهمم جریان چیه شماره رو سیو کردم پروفایل تلگرامش رو که نگاه کردم فهمیدم خانمه و بعد میدیدم شوهرم مرتب در حال چت کردن و پیام دادنه در خالی که شوهر من کلا اهل پیام دادن نیست اونم به این حجم که یه سره در حال تایپ کردن باشه فهمیدم که نه واقعا یه جریاناتی هست شبهایی که شوهرم شیفت بود میدیدم تا ۳و ۴صبح هردو آنلاینن قشنگ می فهمیدم دارن با هم چت میکنن وقتایی هم که خونه بود مدام در حال چت وقتی من میرفتم سمتش گوشی رو یه وری میگرفت که من نبینم یا سریع از صفحه خرج میشد، دیگه یه شب بهش گفتم یا جریان رو تعریف میکنی یه همین فردا میزارم میرم بچه ات هم مال خودت خلاصه همه اینایی که براتون گفتم رو همسرم تعریف کرد که اینجوری بوده و حتی گفت باور نکرده که من متاهلم گفته شماره همسرت رو بده منم دادم که یه خانمی با من تماس گرفته بود چند روز قبلش یه سری سوالات میپرسید که یعنیمن اشتباه گرفتم منم راهنماییش کردم فهمیدم که اون خانم بوده مثلا خواسته ببینه همسرم راست گفته متاهله یا نه،دیگه من اون شب کلی گریه و ناراحتی کردم  و بهش گفتم هر چی بوده تمومش کن و ادامه نده دیگه اونم قول وقسم که دیگه تمومه و اصلا چیزی نبوده و این خانم متاهله خودش بچه داره و چندساله تو پیج منه و خوشش از من اومده خواسته منو زن بده و منم از عمد نبوده که گفتم مجردم قصد و نیت بدی نداشتم و یه سری توجیه آورد که اینجوری شده و اونجوری شده که دیگه منم به ظاهر مجبور شدم قبول کنم و قضیه مثلا تموم شد دیگه من زایمان کردم و ۵شیش ماه گذشت یه روز به شوخی ازش پرسیدم از دوستت چه خبر  میخواستم ببینم چی میگه گفت هیچی و خبری نیست و بعد اون موقع یکی دوبار دیگه پیام داده که راجع به فوت پدرش درددل کرده که پدرم خیلی مرد خوبی بوده و مرگش رو هنوزم نتونستم هضم کنم و از شوهرش نالیده که باهام همراهی نکرده و حتی سیاه نپوشیده برا پدرم و از این حرفا که دیگه شوهرش فهمیده با من درددل کرده ناراحت شده و گفته دیگه شورش رو درآوردی و من راضی نیستم و تمومش کن آخه همسرشون اوایل که با شوهر من چت میکرده در جریان بوده البته برا شوهر پیدا کردن برا اون همکارش بعد که دیده رسیده به درددل کردن خودش مثل اینکه تهدیدش کرده و دیگه کلا قطع کردن ،من خیلی خیلی ناراحت شدم وقتی شوهرم گفت  اینارو ،بهش گفتم مگه قرار نبوده تموم بشه مگه تو قول ندادی ؟گفت چیزی نبوده از مرگ پدرش گفته دیگه شوهرشم که فهمیده گفته من راضی نیستم که تموم شده گفتم پس من راضی نبودم مهم نبوده چون شوهر اون راضی بوده تموم کردین وگرنه شوهر اون کاری نمی داشت میخواستین همچنان ادامه بدید؟،داشتیم می رفتیم منزل پدرم من دیگه کشش ندادم گفتم تا برگردم ولی این چند روز که خونه پدرم بودم خیلی اعصابم بهم ریخته بود و ناراحت بودم اومدم پیام دادم به اون خانم گفتم اگه وقت دارین با هم صحبت کنیم چون همسرم خیلی ارش تعریف کرده بود که خیلی فهمیده و ال و بله،دیگه عید رو تبریک گفتن و حال بچه ها و شوهرم و رو پرسید منم گفتم والا من ازش خبر ندارم و منزل پدرم هستم و روابط به مقدار تیره هست گفت چرا احساس کردم به خدا و میخواستم بهت پیام بدم از عکسا پروفایلت فهمیدم ولی گفتم الان برداشت بد میکنی ؟الان مشکلتون چیه؟ منم گفتم یعنی شما اطلاع نداری که مشکل ما چیه قسم و قرآن و به جان بچه هاش قسم خورد که من خبر ندارم و نمیدونم گفتم از موقعی که فهمیدم با شما چت کرده زندگی ما دچار مشکل شده دیگه حالا بماند که چی گفت و من چی گفتم که خیلی طولانیه ولی متاسفانه همین قدر بگم که شوهرم تمام جیک و پوک زندگیمون و راجع بهر من خودش بچه ها خانواده هامون،هر اتفاقی که تو زندگیمون افتاده افتاده از اون اول تا الان از ریز تا درشت برا این خانم بازگو کرده از تمام مسائل و موضوعات و خوبی ها و خوشی ها و بدیهای ما خبر داشت یعتی دارم دیوونه میشم نمیدونم می فهمید حس منو یا نه

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

: ی نفر خلاصشو بگه😂

واسه شما هم بر عکس اومده؟ 

این کاربری دست دو نفره...یکیش دوستم zara مجرد و علاف و بیکار🤣🤣🤣🤣.......یکی هم صاحب پروفایل.....قشنگ از نوع تاپیک ها مشخصه کی چی پرسیده😁
2728
2738
مث شوهر احمق من

یعنی خدا وکیلی خوندی؟ 

این کاربری دست دو نفره...یکیش دوستم zara مجرد و علاف و بیکار🤣🤣🤣🤣.......یکی هم صاحب پروفایل.....قشنگ از نوع تاپیک ها مشخصه کی چی پرسیده😁
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز